شاید سیاه و سفید

بی هیچ ابدیتی
نوای یک رقص
نواخته خواهد شد

آدرس اصلی:
http://a-tefeh.blogfa.com

من می ترسم! از روزهایی که دلمان تنگ بشود.. تنگ زن های چادری.. دلمان تنگ گیس های سفید بلندشان که زیر حناهای سرخ رنگ گم می کنند.. تنگ مو بافتن ها و فرق سرهایشان.. دلمان تنگ زن های چادری بشود.. زن هایی که تا حرف همسایه را وسط می کشی، صدتا حرف بیش تر دارند. زن هایی که جلوی در می نشینند و از حاج آقای خدابیامرز حرف می زنند و می گویند از این که خیلی عصبانی بوده و بر و رویی داشتند و به زور دادنشان به حاج آقا، وگرنه خاطرخواه زیاد داشتند ولی خدا رحمتش کند! که زود می بخشند.. دلمان تنگ زن های چادری که هر روز سر حسین آقا -بقال محل- را کچل می کنند سر اشتباهی بردن نان و نمک و ماست. تنگ پیرزن های سیگار بهمن و نوشابه های شیشه ای کوکاکولا با عینک های ته استکانی دور مشکی. دل تنگ زن های سر تنور. تنگ زن های چادری که وقتی صدایشان می کنیم شهد از لب و لوچه یشان می ریزد و نه در کارشان نیست. تنگ زن هایی که رفت و آمد دخترها محل را کنترل می کنند، زن هایی که شال قرمز سر کردن را از دختر مروت بعید می دانند. دل تنگ همه ی همه ی عیب گرفتن هایشان از مدل مو و لباس گرفته تا دم کردن پلو و این که هم سن ما بودند چاهارتا شکم زاییده بودند و یک خانواده اداره می کردند، این که کمال -پسر بزرگترش- حرف می زده!! دل تنگ این که مدام سوال پیچ بکنند و بگویند خوشبخت بشوی و سلام برسانند و آخر سر که بروی خانه تازه بفهمی که چه اسراری را از تو پرسیده اند و تو جواب داده ای!!! دل تنگ می شویم.. رفته رفته نه کسی کسی را می شناسد و نه زنی حوصله ی سر تنور رفتن و شال بافتن دارد.. چندسال بعد هیچ زنی حنا روی موهایش نمی مالد و همه موهایشان مشکی ست.. همه پوستشان را کشیده اند و در حسرت پوست چروکیده ی زن های چادری خواهیم ماند.. دلمان تنگ می شود.. چندسال بعد لعنتی!   * عنوان آهنگ مادر - مهدی یراحی * فوتو بای کیارش غلامی
رقاصہ ..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی