من نمی میرم
حتی اگر
آن طناب را دور گردن بیاویزم
که هیچ گاه هیچ تاثیری نداشته
و چاهارپایه را هر قدر هم که بکشم
نفس کم نمی آورم
من نمی میرم
حتی اگر
قرص های یک به یک
مثلا بدتر را
با آب حل کنم
من نمی میرم
حتی اگر
از روی برجی خود را پرت کنم
که هیچ گاه مرگی در پی نداشته
من نمی میرم
حتی اگر
شبی [نا]مردی به من تجا.و.ز کند
و با چاقو قلبم را نشانه گیرد
من نمی میرم
حتی اگر
عزرائیل بخواندم
روز مرگ من
وقتی ست
بین ساعت های یک تا پنج صبح
توی تاریکی اتاقت
وقتی در بستری
که هر نفسم پر بود از رویایش
خط بریل تمرین می کنی
روی تن زنی
که برایت کم تر آرزو کرد
که تو پری از خنده هایی
که من زیر نور خدا خواسته بودمش
روز مرگ من
ندیدن توست
ببین!
ساده است
تو فقط نگاهم نکن
. . .
|AM 5:28|
* عنوان آهنگ ادامه بده - رضا یزدانی
* من از مرگ می ترسیدم، هنوز هم /.